اهل لغت دو واژه رفق و مدارا را بدینگونه معنی کرده‌اند رفق در لغت به معنی مهربانی، ملاطفت و نرمی است و مدارا هم به معنی بردباری، تحمل و ملایمت که در حوزه کاربرد اجتماعی به معنی وسعت نظر، گشادەرویی، گذشت و تحمل اجتماعی است. 
اگر روابط و تعاملات انسانی چه روابط دو فرد، خانواده و جامعه بزرگ انسانی بر اساس وسعت نظر و گذشت با شد، از استواری و استحکام خاصی برخوردار خواهد بود. و با مصالح رفق و مدارا می‌توان مهمترین و پابرجاترین زیر بنا را برای جوامع کوچک و بزرگ پی ریزی کرد. 

با سیر و سلوک در سیره پیامبر بزرگوار اسلام این امر بصورت یک اصل اجتماعی به چشم می‌خورد و با این اکسیر است که قوام و دوام روابط و مناسبات صحیح اجتماعی جانمایه می‌گیرد و نقش مبنایی ایفا می‌کند. 

سازندەترین سلاح آن حضرت در معاشرت‌های اجتماعی دوری از خشونت و درشتی است و اصلاح جامعه و روابط و مناسبات اجتماعی را بر ملایمت و نرمی بنا کرده است. چنانکه سیرەنویسان در توصیف آن حضرت آورده‌اند (کان دائم البشر، سهل الخلق، لین الجانب، لیس بفظ ولاغلیظ)(پیامبر گشادەرو، خوش اخلاق و نرمخو بود و نه خشن و درشتخو)(الشمائل النبویه ص 177)

پیامبر(ص) هیج گاه برای رسیدن به اهداف و مقاصد اجتماعی از حرکت‌های توام با خشونت و تند بهره نگرفت و در فضای عاری از نرمی و رفق نزیست. 

پیامبر الهی توانست با این هنر و با این اصل اساسی جامعه‌ای را متحول سازد. در حقیقت صفت نرم خویی پیامبر دل‌ها را مجذوب ساخت و با طرح تألیف قلوب جان‌های گریزان را حول یک محور گرد آورد و اگر این روحیه نبود اصل مهم اجتماعی اعمال نمی‌شد و قطعاً پیوند میان دل‌ها و و حدت در جامعه و آن حرکت بزرگ اصلاحی میسر نمی‌شد خداوند در قرآن راجع به این موضوع می‌فرماید: (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ) (آل عمران آیه 159) به لطف و رحمت الهی با آنان نرمخوی و پر مهر شدی و اگر درشت خوی وسخت دل بودی بی شک از پیرامون تو پراکنده می‌شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه (آل عمران آیه 159)

 این آیه اشاره دارد که نرمش با مردم یک هدیه‌ی الهی است و افراد خشن و سختگیر نمی‌توانند مردم‌داری کنند و شخصیت محوری شوند و از همه مهمتر که نظام حکومتی اسلام بر مبنای محبت و اتصال و ارتباط با مردم است. لذا دوری از خشونت و تندی و توام شدن با مهربانی و گشاده رویی از جمله مواردی است که پیامبر برای پیشبرد و تحقق رسالت خویش ایجاد و برای تحول در انسان و جامعه بدان مامور گردید. رسول خدا مظهر نرم خویی و مدارا بود که البته این امر جزء لوازم لاینفک رسالت اش بود وقتی از حضرت عایشه رضی الله عنها سوال شد که اخلاق پیامبر چگونه بود او پاسخ داد (کان خلقه القرآن )(اخلاق پیامبر قرآن بود)(مسند احمد بن حنبل جلد 6 ص163) کلید توفیق و سعادت زندگی در رفق و مدارا است و روابط اجتماعی و تعامل فردی و جمعی بدون آن خشک و غیر انسانی است.

هر حرکت فکری و دعوی که این اصل مهم را فراروی خود قرار نداده و خط مشی خود را مبتنی بر این اصول قرار ندهد گرفتار آسیب‌های جدی و اساسی خواهد شد. زیرا با فطرت و ذات انسان در تضاد است رسول خدا (ص) جلوه تمام عیار رفق و مدارا است در تمام دوران رسالت گذشت کرد و هرگز به درشتی و خشونت دست نیازید زیرا او در قله کمالات انسانی قرار داشت. 

آن حضرت در سخت ترین اوضاع و احوال از این اصل مهم فاصله نگرفت. در سیره پیامبر موارد متعددی ذکر گردید که گذشت و بخشش پیامبر اکرم آن قدر فراگیر بود که با آنان که سال‌ها با او دشمنی کردند و کینه ورزیده بودند ملایمت ورزیده و گذشت کرد. 

 پیام آوری رحمت و گذشت پس از فتح مکه بنا را بر سعه صدر و گذشت گذاشت و به سرزنش اهل مکه نپرداخت و این امر سبب گردید که دلها نرم شده و بسیاری پذیرای اسلام شوند و به این ترتیب زمینه باز گشت به حق و اصلاح جامعه فراهم شد. 

در راه و رسم پیامبر عظم الشان صلی الله علیه و سلم ایثار، گذشت، نرم خویی و گشاده رویی امری مبارک، میمون و با برکت معرفی شده و درشتی و خشونت نحس، نا میمون و بی برکت می‌باشد. 

خداوند رحمان پیامبرش را چنین معرفی میفرماید (وَما اَرْسَلْناكَ اِلّا رَحْمَةً لِلعالَمينَ) (ما تو را جز مایه رحمت برای جهانیان نفرستادیم)(سوره انبیاء آیه 107) 

رسول رحمت با نرمی و ملایمت مدار دلها را متحول و جان‌ها را متمایل به حق کرد و تالیف قلوب و پیوند نفوس به وجود آورد آن هم در جامعه‌ای در گیر نزاع و تقابل. جامعه‌ای فرو رفته در جهل و نا آگاهی جامعه‌ای فرو رفته در خشونت و جنگ. 

پیامبر با پرچم رحمت در چنین جامعه‌ای به دگرگونی و تحول پرداخت جاهلان را با صبر و شکیبایی آگاه ساخت انسانیت را در مسیر صحیح قرار داد دل‌های متشتت را به هم نزدیک کرد و ریشه‌های نزاع و جنگ و در گیری جاهلی را ریشه کن کرد. 

خداوند در قرآن این اعجاز الهی را بیان کرده می‌فرماید (وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً مَّآ أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‏)(بین دلهای ایشان الفت داد که اگر هر آن چه در روی زمین است خرج می‌کردی بین دل‌های ایشان الفت نمی‌افکندی ولی خداوند میان آنان الفت بر قرار کرد او پیروزمند و فرزانه است. (سوره انفال آیه 63)

سالیان دراز در میان اوس خزرج در مدینه جنگ و خونریزی بود و سینه‌های آنها مالامال کینه و عداوت. آن چنان که هیچ کس باور نمی‌کرد که روزی آنها دست دوستی و محبت به سوی هم دراز کنند و در یک صف قرار گیرند ولی خداوند قادر متعال این را در پرتو اسلام و در سایه نزول قرآن انجام داد سینه‌هایشان از کینه و عداوت به یکدیگر پر بود اما خداوند همه آن کینه‌ها را شست و این امر سبب شد افراد معدود با اتحاد و یکپارچگی ارتشی کوچک اما نیرومند و متحد و متفق بوجود آوردند و دشمن قوی پنجه را در هم شکنند. 

 پیامبر عزت و رحمت انقلابی در افکار و اندیشه‌ها و جان‌ها ایجاد کرد. در سطحی بسیار بالا به طوری که افراد قبایل بعد از اینکه در زیر چتر اسلام قرار گرفتند اعمال گذشته در نظر شان پست و ناچیز و ابلهانه جلوه می‌کرد و به دنبال آن دست به یک خانه تکانی در اعماق وجود خود می‌زدند و زباله‌های کینه و قساوت و انتقامجویی کثیف قبیله‌ای و مانند آن را از دل‌ها بیرون می‌ریختند و قطعاً وقوع چنین اتفاقی شگرف و عمیق از پول و ثروت هرگز ساخته نیست بلکه در سایه‌ی ایمان واقعی امکان پذیر است. مجرای آن تحول بزرگ اجتماعی اخلاق نبوی افق ورزی و مدارا محوری، پیام اکرم بود. 

پیامبر اکرم (ص) با آموختن این معیار‌ها به جامعه و نهادینه کردن آنها تلاش میکرد تا روابط انسانی و اجتماعی را به مدارا و ملایمت سوق داده و راه جامعه‌ای اخلاقی را هموار کند. 

لذا دعوتگران و مبلغانی که با اتخاذ این امر خطیر و با اخلاص نیت در صدد پیمودن خط مشی نبوی هستند لازم و ضروری است که با رعایت نکته به نکته از خصوصیات آن حضرت راه را بر تسهیل روند جامعه بسوی هدایت و سعادت آماده سازند. 

خشونت و تندی بیماری بسیار خطر ناکی است که دعوتگر مبتلا به این بیماری نه تنها راه به جایی نمی‌برد بلکه خودش هم در کوتاه مدت از بین خواهد رفت.